پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Wednesday 29 October 2008

خداحافظت مسافر


حقیقت چقدر تلخ است ،گاهی باور حقایقی که داستان های زندگی را می سازد سخت است.هرگوشه از این خانه را نگاه می کنم ،برایم یادآور روز های شیرین با هم بودن است ،روز هایی که مثل خواب بود،مثل یک فیلم،گاهی تماشای بعضی فیلم ها آنقدر سریع است که آرزو می کردیم که هیچ وقت تیتراژ پایان نمی آمد،هیچ وقت .که چقدر زود همه چیز خاطره می شود.آه یادت هست ،فلان روز،این یادگار ی های آن روز هاست .کاش هیچ وقت زمان حرکت نمی کرد ،کاش هیچ بهاری رنگ پاییز نمی گرفت.کاش همه مسافران می ماندند.....قرآن ،کاسه آب ،دعای سفر ،والله و خیرا حافظ و و هو الرحمن الرحمین .....عمر سفر کوتاه و غم دوری سخت و این تنها امید است که مارا همراهی می کند ،امید و امیدو باز هم امید .وای اگر امید دوباره دیدن ها نبود.می دانم آن وقت باران هیشگی بود،همیشگی.مسافران ما هم رفتند و روز های خوش ،همه خاطره شد،خاطره ای از بودن ها،خندیدن ها،سفر ها و چقدر سخت بود لحظه خداحافظی و چقدر سخت است دیدن هر گوشه ای که بوی با هم بودن می دهد .عمر سفر کوتاه هست ،می دانم.

2 comments:

shadi morasaneshan said...

doostam jaye mamano baba khali nabashe ishala be zoodiyaye zood mibinishoon dobare

Unknown said...

mamnoonam shadiyeh azizam