هدیه ای از خدا

Gift of GOD

هدیه ای از خدا

هبة الله

زندگي پالايشگاهي

1388 اسفند
بندر عباس

باران

خدايا از بارانت شکر

سفر هاي نوروزي

نوروز 89 منچستر

از حاشیه ها

دلم اونقدر پر و گل آلوده که هر چی صفحه بد بخت این لپ تاپ رو خط خطی کنم و پستش کنم هم فکر نکنم زلال بشه.وقتی پای سفره هفت سین نشسته بودم ،کلی آروزی قشنگ کردم ،احساس خوبی داشتم که سال 89 سال پر از آرامش برام خواهد بود،اما به مجرد بازگشت از سفر نوروزی تمام بلایای طبیعی و غیر طبیعی از سیل و زلزله و رعد و برق و تگرگ به سراغم اومد و تمام استراحت عید رو خلاصه به کلاس اف سپرد.نمی دونم شاید باید خیلی مسلمون وار بشینم و نگاش کنم و بگم حتما خیرو برکتی توی این داستان هست که من و تو نمی دونیم و شاید هم بشه آدم خودش ر و بزنه به رگ بی خیالی و همه مشکلات رو دایورت کنه به فلان جای بچه کوچیکه و بگه بابا بی خیال دنیا. اما شاید هم راه هایی خشن تری هم باشه اما برای این درد ،درمانی نیست پس فکر بد نکنیم و دستمون رو به خون آلوده نکنیم .الان منتظر یک دوستم که شاید لحظه ای رو بشه توی باشگاه انقلاب بی خیال از دنیا و آخرت ،از دنیا و هوای خوشش استفاده کرد. معمولا سر وقت نیست ،هیچ وقت نبوده ،امیدوارم که زود بیاد و الا مجبورم که تا صبح بنویسم و مغرتون رو نوش جان کنم.

آمد این دوست خوش قول، کمی تا قسمتی سر وقت

قلب تپنده ايران من

پالايشگاه بندر عباس
زمستان 88

روز های سازندگی

زمستان 88 بندر عباس

هفت سين

به ياد همه روز هاي خوش نوروز با برادرم و داش ادي

به اميد روز هاي بهتر

مـیـدونــم بــری دیــگه بـر نــمی گـردی

با من اسم این شب و زمــزمــه کـردی

مـیـدونــم بــری دیــگه بـر نــمی گـردی

رفـتـه از یــــاد تــو حرفـایی که گـفـتـم

دیگه کم کم دارم از چشمات می افتم

تــو بـگو بــی تــو بـه عـشق کی بنازم

دارم ایــن زندگی رو به چـی مـی بـازم

تـــــو بــری مـثـل تــــو از کـجـا بــیــارم

تـــــو نـبـاشـی دیگه سـایه ای نــدارم

تو گوشم داد میزنی به پــات نـــسـوزم

نمی دونی بی تو مــرگه شـتب و روزم

دیــگـه طاقـــت نــداره ایــن دل داغــون

عــاشقی تـوی چـشمام نمیشه پنهون

تــو بـگو بــی تــو بـه عـشق کی بنازم

دارم ایــن زندگی رو به چـی مـی بـازم

تـــــو بــری مـثـل تــــو از کـجـا بــیــارم

تـــــو نـبـاشـی دیگه سـایه ای نــدارم

اگـه ایــن ســـوال کــهــنه بـی جـوابـه

اگـه حـتـی تــورو داشتـن مـثـل خـوابه

بــزار ایــن خـیـال خـوش مـن و بـگـیـره

بــزار ایــن قـصـه بــا دسـت تــو بـمـیره

همه دوستان خوب من

همقطاران من در شرکت کروس بندر عباس

امنیت - آرامش

حراست شرکت کروس انرژی

خسته نباشید

ما مي توانيم

بندر عباس اسفند 88

مراسم افتتاحيه شرکت کروس انرژي