پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Friday 29 February 2008

اعتماد به نفس از نوع ایرانی



داشتن اعتماد به نفس یکی از مهمترین وسایل پیروزی هر انسانی است اما همیشه باید با شناخت از پتانسیل های درونی چنین اسبابی را استفاده کرد.در احادیث نقل شده است که خود بزرگ بینی بی جا و بی مورد نشان جهل است.در هر حال در خبر های دیروزاز قول رییس جمهورآمده بود که : قدرت اول جهان ایران است (آفتاب ،پنج شنبه نهم اسفند 86) شاید این اروزیی برای همه ملت ایران باشد اما کمی دور از واقعیت است ،چرا که تا رسیدن به قلل موفقیت راه بس سخت و طولانی است.شاید این قدرت در صادرات نخبگان ایرانی باشد که بی شک ایران با سالی سیصد هزار مهاجر متخصص در دنیا اولین قدرت باشد.شاید به قول آقای رییس جمهور ایرانی آزاد است در هر جای جهان زندگی کند اما به چه قیمتی؟به قیمت از دست دادن سال ها عمر و هزینه بیت المال برای تربیت نیرو برای ایران؟اما شاید اگر موفقیت ایران در جذب سرمایه های خارجی را می دیدم که رتبه 133 در دنیا را دارد،هیچ گاه فکر نمی کردیم که ایران امروز در دنیا ابر قدرت است.البته نباید منکر شجاعت و ایستادگی ایران در مقابل تهدیدات و تحریم های اقتصادی شد.اگر پیروزی است برای همه ملت ایران و اگر شکست باز هم برای همه!!!شاید ایرانی با فرهنگ و تمدن سه هزار ساله ایرانی اسلامی لایق این همه سختی نباشد.ملتی که هشت سال جنگید که ثابت کند عاشق ایران است.اما امروزباید بگوییم ایران کشوری است در حال رشد با پتانسیل بالا که تا امروز ثابت کرده است که می تواند از کوچک ترین ذره تا فضای بی کران را درنوردد.اما هنوز تا قدرت اول راه بس طولانی است، به امید آن روز.شب خوش


Thursday 28 February 2008

چهار راهی


تا حالا فکرکردید معیارتان برای انتخاب کسی که می خواهید زندگی رو با او قسمت کنید چی بوده ،یا هست و یا خواهد بود؟شاید برای پاسخ به این سوال ساده ،سال ها هم کافی ،نباشد.شاید بشود گفت که سه دسته کلی برای یک انتخاب وجود دارد: معیار های ظاهری معیار های باطنی و دسته آخر هم ،هر دو معیار.ولی واقعا کدام دسته از ادم ها موفق ترند.آنهایی که تسلیم ظواهر شدند؟یا کسانی که تنها به یک عشق آسمانی می اندیشند؟شاید به نظر شما دسته سوم با داشتن همه خصائص خوب، بهترین گزینه برای شریک غم ها و شادی ها باشند.اما اینجا باید گفت که هر کسی از خوبی و زیبایی تعریفی خواص دارد که در جای خود محترم، اما شاید باید با این تعریف زندگی را معنا کرد:انتخاب شریک یعنی کسی که با او بخندی،گریه کنی، شاد باشی و امیدوار.هیچ وقت زیبایی سندی برای خوش بختی نیست.همانگونه که پول نیست.اما تا بوده ،آدم ها به دنبال چیز های فنا پذیرند. شاید خوشبختی برای روشن دلی که دنیا را تاریک می بیند،یا جانبازی که دستانش از چرخواندن چرخ های ویلچرش پینه بسته است ،معنای زیبا تری دارد.خدا می دانید.شما چگونه انتخاب می کنید؟شب خوش

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست


مهمانی غم


Tuesday 26 February 2008

ميخ در ديوار




يكي بود يكي نبود، يك بچه كوچيك بداخلاقي بود. پدرش به او يك كيسه پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب. روز اول پسرك مجبور شد سی و هفت ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود را كنترل كند و كمتر عصباني شود، تعداد ميخهايي كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصباني شدن خودش را كنترل كند تا آنكه
ميخها را در ديوار سخت بكوبد. بالأخره به اين ترتيب روزي رسيد كه پسرك ديگر عادت عصباني شدن را ترك كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوري كرد. پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء هر روزي كه عصباني نشود، يكي از ميخهايي را كه در طول مدت گذشته به ديوار كوبيده بوده است را از ديوار بيرون بكشد. روزها گذشت تا بالأخره يك روز پسر جوان به پدرش روكرد و گفت همه ميخها را از ديوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف ديواري كه ميخها بر روي آن كوبيده و سپس درآورده بود، برد. شده پدر رو به پسر كرد و گفت دستت درد نكند، كار خوبي انجام دادي ولي به سوراخهايي كه در ديوار به وجود آورده اي نگاه كن !! اين ديوار ديگر هيچوقت
ديوار قبلي نخواهد بود. پسرم وقتي تو در حال عصبانيت چيزي را مي گوئي مانند ميخي است كه بر ديوار دل طرف مقابل مي كوبي. تو مي تواني چاقوئي را به شخصي بزني و آن را درآوري، مهم نيست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهي گفت معذرت مي خواهم كه آن كار را كرده ام، زخم چاقو كماكان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. يك زخم فيزكي به همان بدي يك زخم شفاهي است. دوست ها واقعاً جواهر هاي كميابي هستند ، آنها مي توانند تو را
بخندانند و تو را تشويق به دستيابي به موفقيت نمايند. آنها گوش جان به تو مي سپارند و انتظاراحترام متقابل دارند و آنها هميشه مايل هستند قلبشان را به روي ما بگشايند
=====================================
شاید این نوشته را قبلا هم خوانده باشید اما باز خوانی ان بد نیست.شب خوش دوست خوب من

Monday 25 February 2008

فرزند صبح

جمشید هاشم پور


بهروز افخمی جزء اولین چهره هایی هنری بود که پس از انقلاب با ورود به مجلس سنگ بنایی را برای حضور دیگر چهر هایی چون هادی ساعی و برادران خادم و باقی نهاد. اماافخمی هنرمند موفق تری بود و هست که شاید به قول خودش با ساخت فرزند صبح ازروی خط قرمز های زیادی عبور کرد و توانست باز هم اثری هنری ،تاریخی دیگری را خلق کند.نمونه ان سریال میرزا کوچک خان جنگلی که جزء اثار برجسته تلویزیونی است. در هر حال علت دست نوشته امروز عکس هایی از هنرمندان بزرگ کشور مان است که واقعا با گریم شاهکارتوانستند نقش های امام خمینی ویادگار امام را به زیبایی بازی نمایند .برای همه هنرمندان ایران آروزی موفقیت می کنم.
محمد رضا شریفی نیا

Sunday 24 February 2008

روز مهندسی

خواجه‌ نصيرالدين‌ طوسي‌ پدر علم مهندسی
پنجم اسفند روز مهندسی را به تمام مهندسین عزیز تبریک می گویم
روزتان مبارک

Saturday 23 February 2008

رفتی بی آنکه بگویی خداحافظ




امشب توی کنج تلخ تنهاییام یادت بودم
یاد روز های قشنگ با تو بودن
یاد هوای پاییزیه شمرون و حرف های عاشقانت
امشب دوباره خاطراتم رو مرور کردم
دفتر خاطرتم از بس به یادت ورق خورده ،
دیگه تار و پودی براش نمونده
نمی دونم کی می خواد خاطراتت دست از سرم بر داره
خاطراتی که پر از غمه ،غم جدایی و غم رفتن
گاهی صداقتت رو تو آیننه نگاه می کنم
چه قدر آیینه زنگار بسته،چقدر تاریکه
از برای تو من ترک وطن کردم
من با عشق فرش سلیمان بافتم
پرواز کردن را با عشق تجربه کردم
پروازی بی صعود و بی فرود
دل من دل تنگت نیست
در استانه پرواز است ،این آخره راه است
پرواز می کند ،نه برای عشق تو
پرواز میکند برای رهایی از تو
برای از خود دور شدن ، برای عاشق شدن
با تو بودم و عاشق ، بی تو اما عاشقتر
من عشق را با آبرویم ساختم
محبت را پل کردم برای به تو رسیدن
اما تو با رفتنت سد جدایی ساختی
حتی بی آنکه بگویی خداحافظ
تنها نشسته ام و نظاره ات می کنم
دستانت را با صورتم احساس می کنم
اما چقدر سنگ قبرت سرد است

اسفند 86 انگلیس

Friday 22 February 2008

پرونده بنزینی


گاهی دوری از تحریر نوشته هایی که بر پایه های سیاست روز ایران و جهان است اجتناب نا پذیر است.اما به خاطر اینکه دو عامل سیاست و اقتصاد از قول برخی تئوریسین ها،دارای وجه اشتراک است پس نمی توانم خود را از ورود به این عرصه منع کنم.در هر حال آخرین روز هفته ایران و جهان باز هم با شاهد خبر های بی وقفه ای از برنامه اتمی ایران بود.از طرفی بازدید البرادعی از ایران و مصاحبه جلیلی و پیش نویس اصلاح شده سند تحریم ایران .چند روز پیش نوشتم که ایران تقریبا تنها کشوری از کشور های آسیایی است که هر روز برای رسانه های غربی خبر ساز است .اما واقعا این پرونده به کجا خواهد رسید؟تورم اقتصادی دورقمی ،واردات چهارده هزار خودروی لوکس، درآمدی نفتی شصت میلیون دلاری و پرداخت صد میلیار تومان مطالبات معلمان تهرانی ،سهم ایران از دریای خزر و هزارو یک اتفاق دیگراین همه خبر کمه؟مملکت داری هم سخت است.شاید بیست و چهار ساعت و هفت روز هفته هم برای کشوری مثل ایران کم باشد اما خوب همه چیز خوب پیش می رود.راستی بنزین لبتری پانصد تومان برای ایام عید هم خبر خوشی بود برای مردم. می خواستم یه چیزی بگم یادم رفت........حســــــــــــــــــــــــــــــن حســــــــــــــــــــــــــــــن

Thursday 21 February 2008

جوانی کجایی که یادت بخیر




اگر جوانی باز می گشت با او می گفتم که پیری با من چه ها کرد

Wednesday 20 February 2008

حق مسلم ماست


در خبر های امروز از قول یکی از اعضای بلند پایه عراقی نوشته بودندکه دولت عراق بی صبرانه منتظر دیدار آقای رییس جمهور ایران از کشور همسایه ، عراق است.دلم می خواست جای او بودم وقتی به عراق به عنوان بلند پایه ترین مقام ایرانی می رفتم تا ببینم چه احساسی دارد وقتی به سرزمینی وارد می شوید که هشت سال با ما چه ها کرد.شاید سیاست امروز این روابط حسنه را ایجاب کند اما به مادری که سال هاست هر پنج شنبه به سر مزار جگر گوشه اش میرود چه کسی توضیح خواهد داد که امروز در دوران صلحیم.مادرحسن و حسین و رضا و علی و هزار سرباز و بسیجی که سال هاست در گوشه قطعه شهدا هستند را نمی شود با هیچ حرفی ارام کرد.هنوز هزاران پلاک در زیر نخلستان ها در ته کارون جا مانده است .در هر حال آقای رییس جمهور اگر رفتید،از پنجره هواپیمایتان وقتی از فراز خرمشهر،آبادان و قصر شیرین و هر وجب از خاکی که با خون شهیدان وطن آبیاری شد،عبور کردید به یاد مادران و پدران شهید باشید.بدانید که دفاع از خون شهیدان هم حق مسلم ماست.

Tuesday 19 February 2008

پرش

این عکس جزیکی از بهترین خاطرات زندگی من است.حدود 8 ماه پیش به همراه دانشگاه بود که از یک سکوی هفت متری پریدیم.. یادش بخیر

Monday 18 February 2008

سپندار مذگان



امروز روز بیست و نه بهمن ماه بود که به نقل تاریخی روز سپندار مذگان روز عشق در فرهنگ کهن ایران زمین است،شرح حالش را حتما می دانید.در هر حال برایم موج گسترده تبریکات این روز، هیجان انگیز بود که مردم به خصوص جوانان چقدر به آداب رسوم کهن ارزش قایل هستند. من هم چنین روزی را که به عنوان روز عشق ایرانی نامیده می شود به همه عاشقان تبریک می گویم .اما عکس که با یکی از ای میل ها بود که در اینجا گذاشتم واقعا شعارزیبایی داردکه :ایرانی ،سنت ایرانی را جشن بگیر.در هر حال به یاد خلیج تا ابد فارس و دریای همیشه خزر،از شرقی ترین شرق تا غربی ترین غرب،به بلندای دماوند، در روزی که به نام عشق ایرانی است ،عهد عاشقی می بندیم با ایران ،ایران همیشه آباد و همیشه جاویدان.شب خوش


Sunday 17 February 2008

برای دین یا ضد دین؟



امروز می خواستم کمی ازخاطرات بنویسم اما ای میلی به دستم رسید که مرا نه تنها متاثر کرد بلکه به فکر فروبرد.همیشه اعتقاد داشتن از نکات اصلی یک زندگی عقلانی است اما گاهی انحراف از اعتقاد باعث تحریف میشود.اما ای میلی که به دستم رسید مربوط به عزاداری ایام عاشورای حسینی بود.اعتقاد به امام حسین (ع) و واقعه عاشورا را هیچ کس نه منکر است و نه منکر خواهد بود ،اما واقعا در کدامین کتاب از آموزه های دینی چنین اعمالی ذکر شده است مگر نه اینکه بارها در روایات آمده که" این بدن امانتی است نزد ما و باید از آن محافظت کنیم" .به این گونه ؟َشایدبعضی ها بگویند که این ها عکس هایی است ساختگی اما من به چشم چنین صحنه هایی را از شیعیان پاکستانی دیدم.در هر حال جای بسی شکر که این چنین اعمالی در کشور ما از جانب مراجع و حکومت ممنوع شده است .در هر حال مسلمانی به رفتار متحجرانه نیست. اسلام دین عشق و محبت است.شب خوش

آیینه نیاز


ای کاش همیشه عاشق بودن را یاد میگرفتیم
ای کاش بی منت دوست داشتن را به هم میاموختیم
ای کاش دلهامان مثال آینه بود و آینه زیستن را مسلک خود می کردیم
آینه ای که همیشه آیینه است حتی اگر قابش به تاراج موریانه ها رفته باشد
یا حتی اگر زیر و زبر روزگار، زنگ خورده اش کرده باشد ، باز هم آینه است
حتی اگر بشکند و هزار تکه شود هر تکه اش ، تکه ای ازآینه خواهد بود ،
پر از طروات و عشق ، پر از شوق خنده هایت
ای کاش من آینه بودم،ای کاش تو آینه بودی و ای کاش ما آیینه بودیم
شاید تنها در این حال می توانستیم
وضوح نگاه را در لحظه های سکوت این روزگار پر جنجال ، بیابیم
و لب هایی که سرشار از واژه واژهء مهربانیست
دستهایت را به من بسپار، چشمهایت را برای دیدن نیاز دارم
نیاز . م بهمن 86 تهران

------------------------------------------------------------

از دوست عزیزم ،نیاز ممنونم که نوشته اش را در اختیارم گذاشت تابه کمک برادر عزیزم دکتر سهیل آن را اجرا کنم .ممنونم که شما هم صدای من را تحمل کردید.در هر حال دست نوشت امروز رو تقدیم می کنم به دوستی که سال هاست نوشته هایش برایم یاد آور احساس است ،احساسی که همیشه به یادم می اورد که زندگی پر از احساس است، زندگی را دوست بدارم و یاد بدهم که چگونه زندگی را دوست بداریم .شب خوش

Saturday 16 February 2008

قهوه تلخ

تهران شهر من
سنتوری را دیدم .شاید این روز ها ژانر اجتماعی در سینمای ایران ژانر گیشه داری شده است .بخصوص وقتی
واقعیت های اجتماعی و سیاسی را در پس کلمات تند تیز انتقادی بیان می کنند.اما از اینگونه فیلم ها زیاد دیدایم.واقعیت های تلخی که این روز ها سرزمین ما با آن در گیر است.مثل اعتیاد و الباقی.شاید به نظر من نمایش این فیلم باید در خارج از مرز های ایران ممنوع میشد نه در داخل ،چرا که فقط کافی است در خیابان های تهران و ایران کمی قدم بزنیم تا بتوانیم ساعت ها از فیلم های مهرجویی را ببینیم.واقعیت ها همیشه تلخ است اما چاره ای نیست باید پذیرفت که در بین خانواده های مومن از طیف علی سنتوری ها زیادهست که با اعتقادات خانوادگی در تضادند.اما واقعیت های همیشه تلخ است و پاک کردن صورت مسئله همیشه راه چاره نیست.بازی بهرام رادان در این فیلم بسیار عالی بود.مهرجویی عزیز خسته نباشی.این شعر هم از آهنگ محسن چاووشی عزیز است که به جای بهرام می خواند.


اگر که هیچ کس نیومد سری به تنهایت نزد

اما تو کوه درد باش طاقت بیارو مرد باش

Friday 15 February 2008

سنتوری هم بالاخر آمد


سنتوری نام فیلمی بود که مدت ها مشتاقان زیادی را منتظر دیدنش گذاشته بود.نام سنتوری داریوش مهرجویی عزیز که به حق از سرمایه های هنر این مرزو بوم است ،دو سالی است که برای خود اسم و رسمی به هم زده است و جریان را به جایی رساند که به نقل از دیگران این فیلم به دستور شخص وزیر از عرصه رقابت گیشه ای خارج شود تا کماکان مشتاقان را منتظر بگذارد.اما این انتظار باز هم در خیابان انقلاب تهران به فریاد های فروشنده دور گرد که فریاد می زد "سنتوری رسید"به پایان آمد.مردم به سر در سینما بهمن نگاه کردند اما نسخه دی وی دی بدون سانسور با زیر نویس انگلیسی روی زمین مردم را به خنده وا داشت.شاید هنوز از اتفاقات گذشته درس نگرفته باشیم اما تاریخ سینمای ایران هر سال با روش های غلط تکرار می شود .تنها در این بین تهیه کننده متضرر می شود سال پیش آفسایدو امسال سنتوری و سال دیگر خدا می داند.شاید کپی و تکثیر غیر مجاز مشکل ایران ما نباشد و در همه جای دنیا هم زمان با اکران در سینما ،سی دی و دی وی دی آن به سرعت پخش می شود .اما صحبت داریوش مهر جویی عزیز که گفته است: هر کس سی دی قاچاق سنتوری را به خانه بیرد، خیر نمی بیند، چون مال دزدی وارد خانه اش کرده است ،جالب بود.اما ایا اکران نسخه سانسور شده فیلم مهر جویی و مهر جویی ها پاسخگوی ضرر های میلیاردی خواهد بود.در هر حال فکر چاره باید بود شاید باز هم حذف صورت مسئله کار درستی نباشد.شب خوش

Thursday 14 February 2008

این عشق چه ها می کند

عکس:بدون شرح
ولنتاین هم گذشت ولی باید یادمان باشد که دوست داشتن فقط به هدیه دادن و گرفتن نیست،گاهی اثبات عشق نیازی به هدیه و گل و بوته ندارد. پیامک ها و آف لاین های زیبایی توسط آدم های با ذوق ساخته و ارسال شد. اما از همه جالب تر فیلمی خبری بود که توسط سایت بی بی سی پخش شد مربوط به آزاد برگزار شدن این روز در ایران بود که برای حال و هوای انتخاباتی این روز ها حرکت درست و حساب شده ای بود.اما نکته جالب این گزارش بخش پایانی آن بود که خانمی از حال هوای آزاد این روز در تهران می گفت و از ترافیک تهران در این روز گله می کرد. باعث تعجب بود که عشق، قدرت سهمیه بنزین را هم شکست.این عشق چه ها که نمی کند. یاد یک خاطره افتادم از نمایشگاه کتاب تهران .گزارشی حاشیه ای از این نمایشگاه ضبط می کردیم که مردم چقدر در ترافیک تهران گرفتار شده بودند.و آخر گزارش من از شهر وندی پرسیدم که چه مدت در ترافیک بودید و او پاسخ داد یک ساعت و من با خنده گفتم یک ساعت.محمودخان شهریاری مجری برنامه هم که می خواست خنده من را درست کند گفت که خنده گزارش گر ما نه به این خاطر بود که مردم در ترافیک نمایشگاه ساعت هاست که گرفتار شدند بلکه به خاطر استقبال مردم از کتاب و کتاب خوانی خوشحال است.حالا حکایت این گزارش بی بی سی بود که تعجب و خوشحالی این خانم به خاطر استقبال ازروز عشق بود یا از اینکه عشق حتی جیره بندی بنزین را هم نمی فهمد.شب خوش

Wednesday 13 February 2008

روز عشق


یادم هست که روز های قبل از سال نوی میلادی نوشتم که باید از هر رویدادی برای شاد شدن و شاد زیستن استفاده کرد. این روز ها هم بازار عشق و عاشقی پر رونق است.نه منظوربدی نداشتم .همه از روز ها قبل به دنبال خرید چیز های عشقولانه هستند تا بتوانند به زیبا ترین وجه عشق خود را در قالب جامدات و مادیات ابراز کنند.اما این ها تنها بهانه ایست برای ابراز دوستی .روز ولنتاین یا روز عشق تنها یک روز است مثل بقیه روز ها و فرقی نمی کند که روز چهارده فوریه باشد یا روز دیگر.شاید باید هر روز بدانیم و به یاد بیاوریم که برای عشق زنده ایم.عشقی الهی فارغ از هر نوع ظواهر.تنها یک سلام عاشقانه ،یک شاخه گل و یک بوسه می تواند نمایانگر عشق باشد.در وبلاگی دیدم که نوشته بود باید جیب هارا پر پول کرد برای خرید روز ولنتاین ،شاید اگر بعد مادی را از عشق حذف می کردیم می توانستیم از این نعمت خدادادی، زیبا تر بهرمند شویم. در هر حال اگر عاشقید و اگر معشوق اگر احساس می کنید که قلبتان برای کسی می تپد، در هر سن و سالی که هستید از کودک یک ساله تا نود و نه ساله ،بدانید که می توانید با تنها گفتن دوستت دارم زیبایی ها را با هم قسمت کنید.روز عشق و محبت مبارک
دوستت دارم را
من دل آویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
دامنی پر کن از گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه ی دشمن
که فشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست
در دل مردم عالم ، به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید
تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دل آویزترین شعر جهان را،همه وقت
نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو
دوستم داری را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را به من بسیار بگو

سیزده عدد شانس یا بد شانسی


خیلی از مردم دنیا بر این باورندکه سیزده عدد خوش یمنی نیست .تا جایی که بعضی از مردم کشور خودمون هم عدد سیزده را به صورت دوازده+یک می نویسند.بعضی ها هم مثل خودم من این عدد را عدد خوش یمنی میدانند.اما چرا من؟امروز روز سیزده ماه فوریه است که من امروز می بایستی در امتحان رانندگی اینجا شرکت می کردم و البته که قبول هم شدم ،این بار دوم بود.با نمک اینجاست بعد از نه سال رانندگی در خیابان های شهری وبین شهری ایران با آن رانندگی ها ،قبولی بار دوم خنده دار است اما باور کنید که امتحان سختی بود.در هر حال تصدیق من به تاریخ سیزده صادر شد.جالب تر از ان اینکه تصدیق بین المللی ایرانی هم در سیزده ژانویه صادر شده و جالبتر از همه اینکه اولین تصدیق من در تاریخ سیزده اردیبهشت صادر شد.پس عدد سیزده را باید به فال نیک گرفت.نکته آخر هر جایی که نگاه می کنید بوی عشق می آید.در مورد روز عشق هم فردا مطلب خواهم نوشت.ولی پیش پیش روز عشق بر همه عشاق مبارک .شب خوش

Tuesday 12 February 2008

خنده زیبا چند؟


شاید شنیدن این جمله کمی شما را به خنده وا دارد که کشور پیش رفته ای با نام انگلستان که در سال های نه چندان دور آفتاب در امپراطوریش غروب نمی کرد ،از لحاظ بهداشت دهان و دندان یکی از بدترین کشور های جهان به حساب می اید که دولت های ان(انگلیس - اسکاتلند- ویلز) سالیانه میلیارد ها پوند درجهت بهداشت دهان و دندان هزینه میکنند اما آب در هاون می کوبند.عکس فوق نمونه ای از این باغ زیباست. پیام بهداشتی امشب: روزی سه بار مسواک و نخ دندان فراموش نشود.شب خوش

Sunday 10 February 2008

خلیج تا ابد فارس

اگر در صفحه جستجو گر گوگل واژه جعلی خلیج عربی را تایپ نمایید با اتفاق جالبی روبرو خواهید شد.در صفحه گوگل اولین آدرس به اینگونه خواهد بود که



Arabian Gulf
Click the By Arabian Gulf, do you mean Persian Gulf? button, and never try again. If you typed Arabian Gulf, make sure you read some history books. ...arabian-gulf.info/ - 4k -
Cached - Similar pages - Note this



و اگر کماکان اصرار بر باز کردن این صفحه داشته باشید.چنین صفحه ای باز خواهد شد.

و اما داستان از این قرار است که دوست عزیز دوران کودکی من" پندار یوسفی" با ایجاد یک سایت ساختگی وهدایت جستجو گرانی که به دنبال نام خلیج عربی هستند ،آنها را به اشتباه خود واقف می کند.واقعا ایران به داشتن چنین جوانانی افتخار می کند.این خلیج همیشه فارس بوده است و همیشه هم خواهد ماند.حتما امتحان کنید



لینک مربوط به سایت پندار عزیز است در مورد گوگل

http://legofish.com/google/

خاطرات

می گن انسان ها با خاطراتشون زنده اند و فرار از خاطرات تقریبا غیر ممکن است. البته که شاید با مرور زمان کمی کم رنگ تر شوند اما همیشه حضوری ملموس دارند که گاهی با یک اتفاق ساده ،یک عکس ،یک حرف ،یک منظره به مانند یک فیلم سینمایی از جلوی چشمانمان رد می شود و وای به وقتی که این خاطره جزء خاطرات کمی شیرین باشد. مثل خاطرات دوران جوانی .بگذریم.با دوستی صحبت می کردم که نسبت به گذشته و اشتبا هات گذشته کمی دل خور بود.شاید ما گاهی به اجبارکاری کردیم و امروز افسوس می خوریم که چرا؟اما شاید تنها این اشتباه قسمتی از سرنوشت نوشته شده ما باشد که باید سر تسلیم در برابرش فرود اوریم.اما گذشته در گذشت و افسوس بی فایده خواهد بود.ازگذشته برای آینده ای که لحظه ای دیگر خواهد آمد درس بیاموزیم و بگذریم.از خاطرات گفتم ،در دوران تحصیل و کار خاطرات بسیار زیادند ،عکس ها همیشه دفترچه ثبت خاطراتند. عکس هایی از دوستان خوبم در انجمن نساجی.یادش بخیر

Saturday 9 February 2008

پشت صحنه دلی نمانده برای فریاد


امروز همانند هفته ی گذشته یکی دیگر از نوشته هایم را به همراه برادرم ضبط کردیم ،به نام" دلی نمانده برای فریاد" با آهنگی از بتهوون که حتما در حال شنیدن هستید.از برادرم صمیمانه قدردانی می کنم که برای نوشتن و خواندن هر روز اشتیاقش را در دلم زنده می کند.در هر حال از همراهی همه شما نازنینان متشکرم.شب خوش

Friday 8 February 2008

از تـــــــو بــــــــا تــــــو




با تو از تو گفتم
با تو از احساسم و عشقم

با لبخند تلخت
لبخند زدم و در درون گریستم

با گریه سردت
با صدای بلند اشک ریختم و نالیدم

با نگاه بی مهرت
عاشق شدم و پرواز کردم

با نا امیدی احساست
عشق و احساس قربانی نگاهت کردم

با تلخی جوابت
شیرینی نگاهت رو جایگزینش کردم

با تو بودن رو
من فقط در خیالم دیدم

با تو بودم امــــا
دور ِ دور ، من نزدیک اما تو دور

با چشم دل دیدمت
اما با چشم نگاه فاصله بسیار بود

با خیالت و با احساسم
روزی من تنهاییم را با فاصله خواهم درید


Thursday 7 February 2008

پارکینگ های مردانه


پارکینگ های مردانه در کشور عربستان سعودی - ورود خانم ها ممنوع
گاهی از رفتارها در بعضی از کشور های مسلمان عجیب و گاهی غریب است.البته که در این کشور ها این گونه اعمال حکومتی توسط همه مردم مورد تایید است و شاید این عکس برای آنها عجیب نباشد .اما اینگونه رفتار ها شاید برای افراد به خصوص جوانان باعث دین گریزی شود.اسلام دین دوستی است.دنیا به اندازه کافی از اسلام چهره خشن ساخته است، بهتر است ما به آنها در تقویت این اتهام کمک نکنیم.اسلام دینی است که می گوید بهشت زیر پای مادران است و به حق بهشت زیر پای مادران است.بهشت از آن کسانی است که عشق را ایثار میکنند.والدین ایثار گران عشقند،دوستتان دارم تا همیشه


http://www.webneveshteha.com/عکس از سایت محمد علی ابطحی

Wednesday 6 February 2008

پراکنده از همه جا و فقط فوتبال


بعضی از ما ادم ها نمیدونم چرا دوست داریم از یک سوراخ دوبار گزیده بشیم.شاید یک نوع کرم نا پیدا واسه آزار شخصی باشد.گاهی هم برای اذیت دیگران اما دودش آخر به چشم خودمان خواهد رفت. امروزم پراکنده می نویسم.شاید هوای سرد ایران همه را به گوشه گرم خانه ها رانده باشد اما هنوز هم کسانی هستند که به ورزشگاه آزادی میروند تا فریاد ایران ایرانشان گوش های همه دنیا را کر کند اما باز هم سرمای شدید هوا طرفداران تیم ایران را به خاموشی وادار کرد تا به قول مزدک میرزایی عزیز طلسم گل نزدن تیم ایران همچنان بسته بماند.اما حال و هوای انتخابات هم انچنان گرم است که نرخ رشد 17.5%تورم را کم رنگ می کند.البته منظورم انتخابات ایران نبود ،انتخابات آمریکا منظورم بود.نه اشتباه بر داشت نکنین .فعلا باید دعا کرد که مخالفان جنگ در آمریکا بر سر کار ایند.اما قطع درختان هم در سرمای بی سابقه ایران کم سابقه شده است .اما چه باید کرد ایران و سوریه همچنان بدون گل از زمین بیرون امدند ولی ایا کلمنته مربی 12 ایران خواهد بود که او هم بیاید و با جیب پر پول برگردد.بالاخره فوتبال برای ما آب نداشته باشه واسه مربی های خارجی نون داره.شب خوش

Tuesday 5 February 2008

در نگهداری دوست بکوشید


گاهی شاید برای همتون پیش امده باشه که کسی را به خاطر جرمی نکرده تنها با یک اتفاق ساده محکوم کرده باشید؟شاید بدون دلیل.گاهی یک حرف و کلام ساده در شرایطی خاص باعث بروز اختلافات بسایری میشود.و حتی تا مرز اختلافات هم پیش می رود.اما آیا این قضاوت عجولانه درست است؟به قول قدیمی ها ساختن طولانی و تخریب سریع است.حتی در دوستی..ساختن دوستی بسیار کار دشواری است و گاهی سال ها عمر برای دوستی بهای کوچکی به نظر اید اما تخریب ان شاید لحظه ای بیش نینجامد.و همه کاخ خوشی ها و گاهی هم آرزو ها نابود شود.در هر حال دوست و دوستی ارزشمند است در نگهداری ان بکوشیم .شب خوش

Monday 4 February 2008

نخستین کاوشگر فضایی ایران پرتاب شد




نام ایران جز کشور هایی است که تقریبا همیشه در سر تیتر خبر های هست.گاهی خبر های خوش و گاهی هم خبر هایی نه چندان خوشایند.اما امروز صبح در مسیر دانشگاه که معمولا به رادیوی محلی گوش می کنم خبرنگاری از تهران مستقیم خبرنخستین کاوشگر فضایی ایران که به فضا پرتاب شد را داد که بسیار خوشایند بود.نام ایران همیشه در طول اعصار مختلف خوش درخشیده است.اما امیدوارم تسخیر فضا پرونده ای جدید را برای تحریم های بیشتر ایران موجب نشود.واقعا باید گفت خسته نباشید.پروژه ای ده ساله که به ثمر نشست.می گم این اتوبان تهران شمال چی شد؟ده سال بیشتر شد نه؟شاید خبر خوش بعدی هم این باشد.خبر خوبی است برای همه.راستی یاد احمد بورقانی هم بخیر خدا رحمتش کند او هم مهمان دائمی خاک شد.فارغ از هر گونه گرایش سیاسی که هر کسی دارد برای کسانی که برای ابادانی ایران تلاش کرده اند قابل تقدیرند و شایسته احترام .شب خوش

Sunday 3 February 2008

تهران همیشه نور است

تهران شب از تو دور است ... تهران همیشه نور است... تهران و کوچه هایش ... یاد آور غرور است
اینجا شهر من است.شهری که در کوچه پس کوچه هایش بزرگ شده ام و قلبم برایش همیشه خواهد تپید.
شهر من تهران
(http://www.hamidi.ir/عکس ازآرش حمیدی)

Saturday 2 February 2008

نامه های بی جواب



برایت می نویسم هر روز، هر ساعت ،هر دقیقه و هر ثانیه
به تک تک کلماتم عشق را کوک میزنم
با تمام بیت های عاشقانه ،عاشق می شوم
من برایت از غم دوری می نویسم
از غم بی تو بودن

برایت سال ها از غم جدایی ها نوشته ام
از انتظاری که نمی دانم کی و کجا پایان خواهد یافت
به احترام سرنوشت سکوت می کنم تا لحظه موعود
از برای تو من سکوت را قربانی می کنم

می نویسم اما نمی دانم نامه هایم را می خوانی یا نه؟
کبوتر عشق هر روز قاصد نامه های من است
نامه هایی بی جواب.
نامه هایی که نمی دانم حتی پاکتش باز می شود یا نه؟

شاید مهر سکوت زده ای بر لب به احترام سرنوشت
و برای پنهان کردن عشق، قلم شکسته ای
نمی دانم ، نمی دانم

اما من هر روز می نویسم و هر روز خواهم نوشت
هر ساعت،هر دقیقه و هر ثانیه
تا لحظه موعود
به امیدی می نویسم که دیر نرسم
سرنوشت !همه چیز در دست توست
بهمن 86 انگلیس

Friday 1 February 2008

خدا زیباست و زییایی را دوست دارد

شاید برای خیلی ها این عکس عجیبی باشه ،عزاداری امام حسین وموهای بلند و غیره، اما برای اعتقاد به خدا و ائمه داشتن ظاهری ژولیده ملاک نیست.هر کسی ،در درون باید ایمان داشته باشد.لباس و ظاهر ملاک برای دین داری و بی دینی نیست ..دین ما هم درزمینه نظافت سفارش کرده(النظافت من الایمان) اما شاید بعضی ها که فریاد دین داری میزنند از درک این جمله حق،قاصرند.حرف پایانی: به قول رضا صادقی مشکی رنگ عشق است .شب خوش