پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Saturday 23 February 2008

رفتی بی آنکه بگویی خداحافظ




امشب توی کنج تلخ تنهاییام یادت بودم
یاد روز های قشنگ با تو بودن
یاد هوای پاییزیه شمرون و حرف های عاشقانت
امشب دوباره خاطراتم رو مرور کردم
دفتر خاطرتم از بس به یادت ورق خورده ،
دیگه تار و پودی براش نمونده
نمی دونم کی می خواد خاطراتت دست از سرم بر داره
خاطراتی که پر از غمه ،غم جدایی و غم رفتن
گاهی صداقتت رو تو آیننه نگاه می کنم
چه قدر آیینه زنگار بسته،چقدر تاریکه
از برای تو من ترک وطن کردم
من با عشق فرش سلیمان بافتم
پرواز کردن را با عشق تجربه کردم
پروازی بی صعود و بی فرود
دل من دل تنگت نیست
در استانه پرواز است ،این آخره راه است
پرواز می کند ،نه برای عشق تو
پرواز میکند برای رهایی از تو
برای از خود دور شدن ، برای عاشق شدن
با تو بودم و عاشق ، بی تو اما عاشقتر
من عشق را با آبرویم ساختم
محبت را پل کردم برای به تو رسیدن
اما تو با رفتنت سد جدایی ساختی
حتی بی آنکه بگویی خداحافظ
تنها نشسته ام و نظاره ات می کنم
دستانت را با صورتم احساس می کنم
اما چقدر سنگ قبرت سرد است

اسفند 86 انگلیس

No comments: