شهرداری تهران سال های سال است که به یکی از کانون های خبر سازی تبدیل شده است .اهمیت این ارگان زمانی مشخص شد که کرباسچی را با دادگاه های سریالی ،که نمایشش از سیما تبدیل به پر بیننده ترین برنامه اواخر دهه هفتاد شده بود،از مسند کار برداشتند.آن زمان شهرداری تهران همانند یک وزارت خانه مهم و حیاتی بود و صد البته که هست و سکوی پرتابی برای ریاست جمهوری است ،البته گویا!!!امروز دو خبر از شهرداری و شهردار های گذشته و حال جلب نظرم کرد.یکی از استاد مجیدی و انتقادش از کرباسچی بود و دیگری فروش برج میلاد که البته تکذیب شد. با همه احترامی که استاد مجیدی برای من و همه ایرانیان دارد باید کلامش را در مورد کرباسچی مورد انتقاد قرار دهم.وی گفت : "من هرگز «کرباسچي» را نخواهم بخشيد. او بلايي به سر تهران آورده که هويت آن را نابود کرده است. من به ترافيک و درختکاري و تابلوهاي زيبا کاري ندارم. به نظرم هويت ما بالاتر از همه اينهاست. ما قشنگترين و زيباترين مناطق شهرمان را که به لحاظ هويتي براي همه ما نوستالژي داشت، بازارها، خانهها را خراب کرديم که يک خيابان از وسطش بگذرد. فضاهاي قديمي را خراب و به خانههاي آپارتماني تبديل کردند که مصيبتهاي اجتماعي به بار آورد."اینجا بخوانید. استاد عزیز شاید کرباسچی با طرح هایی که در شهر اجرا کرد بعضی از محلات تهران را که منشاء خیلی حرف ها و حدیث ها بودند ،به زیر اتوبان و آپارتمان های سر به فلک کشیده برد(شاید منظورتان نواب است)،اما برای هر پیشرفت و ماندگاری نیازمند تخریب و نو سازی هستیم ،مگر مرحوم حاتمی برای ساخت فیلم های زیبا و ماندگارش(همانند فیلم کمال الملک در کاخ گلستان) کم به میراث و کاخ های قدیمی صدمه زد،اما آنها را در کادر دوربینش جاودانه کرد،اگر کاخ ها نمانند،فیلم حاتمی تا ابد می ماند.اگر شما کرباسچی را نمی بخشید ،هزاران هزار مردمی که در مسیر هایی که او طرح داد و ساخت در حال حرکتند او را امرزیده اند،اگر کرباسچی نماند ،یادش همیشه ماندگار است .در هر حال خبر فروش برج میلاد هم دروغی بود که باید برای سیزده نوروز می آمد اما شاید خبرش در ترافیک تهران بود.یاد داستان کج بودن برج میلاد افتادم که خبر گزاری های عربی چه جنجال هایی کردند.نمی دانم این برج چهارصد متری چه خاری به چشم اعراب است.آن ها که برج هایشان بلند تر از ماست؟شما می دانید؟
No comments:
Post a Comment