در سایت کامران نجف زاده به شعری از پابلو نرودا شاعر اهل شیلی بر خودرم که باعث شد دقایقی بس طولانی را به تک تک جملاتش فکر کنم و برای خودم و حرف های او دلیل تراشی کنم و خودم را توجیه کنم اما حرف هایش کمی واقعی تر از آن بود که خودم را در پس حرف های توجیهی مخفی کنم .شاید حرف های او به خیلی از ما ها باشد که در خواب غفلتیم.واقعا به راستی به آرامی آغاز به مردن می کنیم اگر
به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر سفر نكنی
اگر كتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نكنی
به آرامی آغاز به مردن میكنی
به آرامی آغاز به مردن میكنی
زماني كه خودباوري را در خودت بكشی
وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند
به آرامي آغاز به مردن میكنی
به آرامي آغاز به مردن میكنی
اگر بردهی عادات خود شوی
اگرهميشه از يك راه تكراری بروی
اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
اگر رنگهای متفاوت به تن نكنیي
ا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر از شور و حرارت
از احساسات سركش
و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامیدارند
و ضربان قلبت را تندتر ميكنند
دوری كنی
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر هنگامی كه با شغلت، يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی
اگر ورای روياها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل يك بار در تمام زندگيات
ورای مصلحتانديشی بروی
امروز زندگی را آغاز كن
امروز زندگی را آغاز كن
امروز مخاطره كن
امروز كاری كن
شعرى از پابلو نرودا
شعرى از پابلو نرودا
No comments:
Post a Comment