پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Saturday 6 September 2008

من که تسبیح نبودم تو چرا چرخاندی؟


من که تسبیح نبودم تو مرا چرخاندی

مشت بر مهرهء تنهایی من پیچاندی

مهر دستان تو دنبال دعایی می گشت

بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی

ذکرها گفتی و بر گفتهء خود خندیدی

از همین نغمه تاریک مرا ترساندی

بر لبت نام خدا بود خدا شاهد ماست

بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی

دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت

عادتت را به غلط چرخهء ایمان خواندی

قلب صد پاره من مهرهء صد دانه نبود

تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی

جمع کن رشتهء ایمان دلم پاره شده ست

من که تسبیح نبودم تو چرا چرخاندی؟
توضیح: متاسفانه شاعر آن را نمی دانم کیست
11.9.2008شعر از نغمه رضایی

3 comments:

Bahador said...

شعر خيلي قشنگي بود
حال كردم، دستت درد نكنه

Anonymous said...

سلام. این شعر از خانم نغمه رضایی است.

Unknown said...

ممنونم از لطف شما