پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Sunday 9 November 2008

چرند و پرند


می دانم این روز ها کمی در نوشتن تنبل شده ام ،دست نوشته های روز انه ام ،به یک روز در میان نوشت تبدیل شده است. شاید ذهن آشفته و نقشه های در صف که عملی نشده ،بر آشفتگی هایم بی تاثیر نبوده.نمیدانم گاهی می گویم به کسی چه که من در هوای بارانی دلم غرقم ،اما می گویم اینجا مال من است ،جایی است که می توانم فریاد بزنم تا برای رهایی از خویش بنویسم ،گاهی حتی چرند و پرند هم کارساز است .نوشتن گاهی تنها سلاح با صلاح است ،برای نوشتن باید رها شد ،باید دچار توهمات فانتزی شد ،که از هر آرام بخشی آرام بخش تر است ،از آمیلودوپین و هر چه با پین و غیر پین است کار ساز تر است .اما بعضی درد ها نیازمند درمان نیستند اگر اسمشان را درد بگزاریم که درد نیستند ،نیازمند زمانند .زمانی برای عبور از جاده ای پر از مه ،شاید دود است ،چشم هایم می سوزد.زمان، تنها شاه کلید این داستان بی عالیجناب است .همشه روز های خوش دوباره خواهد آمد،روز هایی که دوباره می خندم.روز های سخت درسی است برای روز های خوشی.برای اینکه بدانی که همیشه روز های بد ،سخت و پر درد در کمین است،مواظب باش و تو هم مواظب باش ،حتی وقتی که خوابی ،خیلی ها بیدارند

2 comments:

Anonymous said...

سلام:
امیدوارم زمان صبروطاقت ات را بیشترکنه.خیلی ها همیشه بیدارند تاتورا وخیلی هارا همیشه توی خواب نگه دارند...

Unknown said...

daghighan ,mamnoonam az nazaret va khoda sabro taghate hamaro ziyad koneh