پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Monday 30 June 2008

جنگ نه،لا حرب،No war,keinen Krieg,pas de guerre,no a la guerra



شاید نسل سومی های انقلاب یا به قولی نسل موبایل و لپ تاپی ها و کسانی که در سال ها بعد از جنگ به دنیا آمده باشند،شاید به جنگ به عنوان هیجان هم نگاه کنند،اما هم نسلان من یعنی بچه های انقلاب ،هنوز هم کابوس های موشک های عراقی و آژیر قرمز و سفید را خوب به یاد دارند.هنوز شیشه های مدرسه را که با نوار چسب ضربدر می زدند که در صورت انفجار پخش نشود همانند عکس جلوی چشمانم است .وقتی آژیر قرمز و صدای غرش موشک ها و جنگنده های عراقی شنیده میشد همه منتظر فاجعه بودند.صدای سوت موشک ها هنوز در گوشم است؛خاموشی...... و بعد.................صدای امبولانس و آتش نشانی .........کجا؟قلهک....برق آلستوم....تهران پارس...وای که خرمشهر خونین شهر بود،اهوازی ها ،آبادانی ها ....ما که تهران بودیم،انها چه کشیدند در خط آتش دشمن.شاید با جانبازی صحبت نکرده باشید اما من کردام .....اویی که جوانیش را ،عمرش را برای میهنش ،برای اعتقادش و ناموسش گذاشت،امروز در کنار آسایش گاه ها خس خس کنان از خاطراتش می گوید،ترکش در حنجره اش جا خوش کرده میدانی یعنی چه؟.این ها حاصل هشت سال جنگیدن برای خاک و ناموس ودین و سرزمین و هزار ویک چیز دیگر بود .و امروز درست 20 سال از آخرین روز های جنگ می گذرد،قطعنامه 598 عددش مثل شماره شناسنامه ام شده است،هنوزضجه مادران داغ دیده در نخلستان های جنوب شنیده می شود.چرا جنوب.... همین بهشت زهرای تهران ،شب های جمعه غوقایی است .ندید؟من دیده ام به خدا هنوز حسن حسن مادری را میشنوم که جگر گوشه اش در خط مقدم پودر شد .هنوز مردان این سرزمین از شیمیایی ها ی عراقی ها پر پر می شوند. اگر من جبهه ندیدیم شما که دیدید چگونه جگر گوشه های مادران این سرزمین شهید شدند ،فرزندان ایران بودندهمه .در هر حال اگر مسلمانیم ،اسلام دین عشق و صلح است .شب خوش

No comments: