پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Sunday 29 June 2008

حسرت


توی گوشه تنهای هام با خودم خلوت کرده بودم داشتم قصه زندگی رو مرور می کردم از روز و ساعت و دقیقه ای که متولد شدم تا اینجایی که الان نشستم و دارم می نوسیم.شیاد سخت باشه بخواهی 14،191،200 دقیقه ای که از عمرت رو می گذره به صورت کلام و حتی نوشته بیانش کرد ،پس واقعا خیلی از اتفاقات زندگی آدم خاطرست ،از تلخ ترین تا شیرین ترینشون.خاطراتی که شاید هیچ وقت تکرار نشن و همیشه در حسرت دوباره داشتن و یا دوباره تکرار کردن کاری یا چیزی ،بمانی که زندگی پر از حسرت است.حسرت گذشته های تلخ و شیرین .چه می شود کرد ؟حتی از حسرت ها هم درس نمی گیریم و برای روز ها و ساعت هاو دقیقه های باقی مانده زندگی هم حسرت می خوریم بی هیچ نتیجه به قول شاعر

لحظات را گذراندیم تا به خوشبختی رسیم

اما دریغ لحظاتی که گذشت لحظات خوشبختی ما بود

در هر حال زندگی تنها محل گذر است و دست نوشته امروزم هم گذری بود بر تمام حسرت های گذشته .شب خوش

No comments: