پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Monday 13 December 2010

و باز هم تودیع ،این بار مسعود شریفیان

دنیای عجیبی شده این روز های ما ،کار ما شده است بدرقه کسانی که دوستشان داریم که جدایی سخت است ،سخت تر از آنچه که تصور و خیالش را کنیم ،نه به دردناکی جدایی مرگ که درد ناک تر از ندیدن های هر روزه ،امروز هم باز عکسی یادگاری به یاد روزهای خوش گذشته،بدرقه هایی که هر روز از تعداد بدرقه کننده هایش کم می شود و بر تعداد مسافرانش افزون.

استادم از این شرکت رفت ،دوستش داشتم همانند پدر بود ،دوست ،برادر بود ،استاد اخلاقم بود ،به من آموخت که چگونه تجارت کنم در این دنیای پیچیده ،چقدر درد و دل کردیم ،چقدر خندیدیم ،چقدر زجر کشیدیم و چقدر بی طاقت شدیم .اما وقت وقت رفتنش بود ،که او بزرگ بود ،مرد بود،منشش علی وار بود ،افتاده بود ،گریه امانم نمی دهد ،میدانم که فردا نخواهی بود که برایت بگویم چه ها گذشت.

ندا ،جعفر و مسعود نازنینانی که به من آموختند چگونه باشم و بمانم.تک تک خاطرات را با خود تا ابد خواهم برد ،آن حلیم صبحگاهی ،آن محبت بی پایان ،آن افتادگی ،آن صمیمیت ،آن نگاه پر از احساس ،آن درس های زندگی و هزار و یک چیز دیگر،گریه امانم نمی دهد .

جناب آقای مسعود شریفیان،تودیعت هم مانند خودت ساده و بی آلایش بود ،کوله بار خاطرات خوش با شما بودن را تک تک خواهیم برد،به امید روزهای خوش همراه با موفقیت و سلامتی برای شما و خانواده



و آخرین عکس

Posted by Picasa


No comments: