نمی دانم چرا تنبلی هایم را به پای روز مرگی هایم می گذارم و بی حوصله گی هایم را به پای مشغله کاری .اما به شدت در نوشتن تنبل شده ام چرا که از صبح علی الطلوع آنقدر جلوی صفحه مانیتور می نشینم و ای میل های جور و وا جور می زنم و با این و آن سر و کله می زنم که شب ها نایی برای روشن کردن لپ تاپ و نوشتن نیست. شاید هم ترافیک مغزی و استرس و جنگ روانی و فشار کاری هم باشد اما بی شک خودم مقصرم و بس.
دقت کردید هر از چند گاهی می آیم و لغات ببخشید و عذر خواهی و باقی را قطار می کنم و میروم تا ماه ها !شاید عادت کرده باشیم به این جور حرف زدن ها و تنها عذر خواهی کردن ها. اما روز ها و ماه های گذشته سراسر خاطر و تجربه بود که شاید روزی اگر وقت یاریم کند و حوصله کنم خاطره نویسی را از سر آغاز کنم و باز بنشینیم و دل بدهیم و قلوه بگیریم
به امید آن روز
No comments:
Post a Comment