پی نوشت

از اینکه کلا سایت در
داخل ایران بدون استفاده از فیلتر شکن باز نمی شود
عذر خواهی می نمایم
چــــــــــرا؟

Friday, 29 February 2008

اعتماد به نفس از نوع ایرانی



داشتن اعتماد به نفس یکی از مهمترین وسایل پیروزی هر انسانی است اما همیشه باید با شناخت از پتانسیل های درونی چنین اسبابی را استفاده کرد.در احادیث نقل شده است که خود بزرگ بینی بی جا و بی مورد نشان جهل است.در هر حال در خبر های دیروزاز قول رییس جمهورآمده بود که : قدرت اول جهان ایران است (آفتاب ،پنج شنبه نهم اسفند 86) شاید این اروزیی برای همه ملت ایران باشد اما کمی دور از واقعیت است ،چرا که تا رسیدن به قلل موفقیت راه بس سخت و طولانی است.شاید این قدرت در صادرات نخبگان ایرانی باشد که بی شک ایران با سالی سیصد هزار مهاجر متخصص در دنیا اولین قدرت باشد.شاید به قول آقای رییس جمهور ایرانی آزاد است در هر جای جهان زندگی کند اما به چه قیمتی؟به قیمت از دست دادن سال ها عمر و هزینه بیت المال برای تربیت نیرو برای ایران؟اما شاید اگر موفقیت ایران در جذب سرمایه های خارجی را می دیدم که رتبه 133 در دنیا را دارد،هیچ گاه فکر نمی کردیم که ایران امروز در دنیا ابر قدرت است.البته نباید منکر شجاعت و ایستادگی ایران در مقابل تهدیدات و تحریم های اقتصادی شد.اگر پیروزی است برای همه ملت ایران و اگر شکست باز هم برای همه!!!شاید ایرانی با فرهنگ و تمدن سه هزار ساله ایرانی اسلامی لایق این همه سختی نباشد.ملتی که هشت سال جنگید که ثابت کند عاشق ایران است.اما امروزباید بگوییم ایران کشوری است در حال رشد با پتانسیل بالا که تا امروز ثابت کرده است که می تواند از کوچک ترین ذره تا فضای بی کران را درنوردد.اما هنوز تا قدرت اول راه بس طولانی است، به امید آن روز.شب خوش


Thursday, 28 February 2008

چهار راهی


تا حالا فکرکردید معیارتان برای انتخاب کسی که می خواهید زندگی رو با او قسمت کنید چی بوده ،یا هست و یا خواهد بود؟شاید برای پاسخ به این سوال ساده ،سال ها هم کافی ،نباشد.شاید بشود گفت که سه دسته کلی برای یک انتخاب وجود دارد: معیار های ظاهری معیار های باطنی و دسته آخر هم ،هر دو معیار.ولی واقعا کدام دسته از ادم ها موفق ترند.آنهایی که تسلیم ظواهر شدند؟یا کسانی که تنها به یک عشق آسمانی می اندیشند؟شاید به نظر شما دسته سوم با داشتن همه خصائص خوب، بهترین گزینه برای شریک غم ها و شادی ها باشند.اما اینجا باید گفت که هر کسی از خوبی و زیبایی تعریفی خواص دارد که در جای خود محترم، اما شاید باید با این تعریف زندگی را معنا کرد:انتخاب شریک یعنی کسی که با او بخندی،گریه کنی، شاد باشی و امیدوار.هیچ وقت زیبایی سندی برای خوش بختی نیست.همانگونه که پول نیست.اما تا بوده ،آدم ها به دنبال چیز های فنا پذیرند. شاید خوشبختی برای روشن دلی که دنیا را تاریک می بیند،یا جانبازی که دستانش از چرخواندن چرخ های ویلچرش پینه بسته است ،معنای زیبا تری دارد.خدا می دانید.شما چگونه انتخاب می کنید؟شب خوش

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست


مهمانی غم


Tuesday, 26 February 2008

ميخ در ديوار




يكي بود يكي نبود، يك بچه كوچيك بداخلاقي بود. پدرش به او يك كيسه پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب. روز اول پسرك مجبور شد سی و هفت ميخ به ديوار روبرو بكوبد. در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود را كنترل كند و كمتر عصباني شود، تعداد ميخهايي كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصباني شدن خودش را كنترل كند تا آنكه
ميخها را در ديوار سخت بكوبد. بالأخره به اين ترتيب روزي رسيد كه پسرك ديگر عادت عصباني شدن را ترك كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوري كرد. پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء هر روزي كه عصباني نشود، يكي از ميخهايي را كه در طول مدت گذشته به ديوار كوبيده بوده است را از ديوار بيرون بكشد. روزها گذشت تا بالأخره يك روز پسر جوان به پدرش روكرد و گفت همه ميخها را از ديوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف ديواري كه ميخها بر روي آن كوبيده و سپس درآورده بود، برد. شده پدر رو به پسر كرد و گفت دستت درد نكند، كار خوبي انجام دادي ولي به سوراخهايي كه در ديوار به وجود آورده اي نگاه كن !! اين ديوار ديگر هيچوقت
ديوار قبلي نخواهد بود. پسرم وقتي تو در حال عصبانيت چيزي را مي گوئي مانند ميخي است كه بر ديوار دل طرف مقابل مي كوبي. تو مي تواني چاقوئي را به شخصي بزني و آن را درآوري، مهم نيست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهي گفت معذرت مي خواهم كه آن كار را كرده ام، زخم چاقو كماكان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. يك زخم فيزكي به همان بدي يك زخم شفاهي است. دوست ها واقعاً جواهر هاي كميابي هستند ، آنها مي توانند تو را
بخندانند و تو را تشويق به دستيابي به موفقيت نمايند. آنها گوش جان به تو مي سپارند و انتظاراحترام متقابل دارند و آنها هميشه مايل هستند قلبشان را به روي ما بگشايند
=====================================
شاید این نوشته را قبلا هم خوانده باشید اما باز خوانی ان بد نیست.شب خوش دوست خوب من

Monday, 25 February 2008

فرزند صبح

جمشید هاشم پور


بهروز افخمی جزء اولین چهره هایی هنری بود که پس از انقلاب با ورود به مجلس سنگ بنایی را برای حضور دیگر چهر هایی چون هادی ساعی و برادران خادم و باقی نهاد. اماافخمی هنرمند موفق تری بود و هست که شاید به قول خودش با ساخت فرزند صبح ازروی خط قرمز های زیادی عبور کرد و توانست باز هم اثری هنری ،تاریخی دیگری را خلق کند.نمونه ان سریال میرزا کوچک خان جنگلی که جزء اثار برجسته تلویزیونی است. در هر حال علت دست نوشته امروز عکس هایی از هنرمندان بزرگ کشور مان است که واقعا با گریم شاهکارتوانستند نقش های امام خمینی ویادگار امام را به زیبایی بازی نمایند .برای همه هنرمندان ایران آروزی موفقیت می کنم.
محمد رضا شریفی نیا

Sunday, 24 February 2008

روز مهندسی

خواجه‌ نصيرالدين‌ طوسي‌ پدر علم مهندسی
پنجم اسفند روز مهندسی را به تمام مهندسین عزیز تبریک می گویم
روزتان مبارک